چه کسی میداند که نفس دار ترین روز خدا
روز تنهایی من, روز انکار نفسهایم نیست
هوس باران دارم
تا که شاید بتواند که بشوید غم تنهایی و دلتنگی را
خواب باران دیدم شب
من سرگشته هم حیران
زیر احساس خدا همچنان در راه دراز بی هدف می رفتم
چه سبک احساسی داشتم اما
و چه حالی بود
دلم من بوی خدا میخواهد
و خدا بود, که نترسیدم در راه
salam ghashange matlabet be manam sar bezan bye